جنگ شناختی

آموزش شیوه های دشمن در جنگ شناختی-ادارکی و راهکار های مقابله با آن

جنگ شناختی

آموزش شیوه های دشمن در جنگ شناختی-ادارکی و راهکار های مقابله با آن

جنگ شناختی (Cognitive warfare) به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نخبگان جامعه هدف با تغییر هنجارها، ارزش‌ها، باورها، نگرش‌ها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و برداشت است. این نوع جنگ شکل تکامل یافته تر، پیشرفته‌تر، عمیق‌تر و وسیع‌تر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعه شبکه‌ای (با زیرساخت رسانه‌های نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام می‌گیرد.

با ما در کانال جنگ شناختی همراه شوید

https://eitaa.com/Cognitive_warfare

بایگانی

ژیل دلوز فیلسوف فرانسوی معتقد است که جهان به سوی جامعه‌ای کنترلی در حرکت است. جامعه‌ای که کوچکترین رفتارهای فرد زیر ذره‌بین حکومت‌ها قرار دارد. از نظر او ما کم‌کم از جامعه‌های انضباطی که ویژگی اصلی آن‌ حبس افراد در نهادهایی مثل مدرسه، دانشگاه، پادگان‌، کارخانه، تیمارستان و بیمارستان است به سوی جامعه‌ای می‌رویم که افراد بدون نیاز به شبکه‌های حبس، به شکلی متفاوت و در تمام حوزه‌ها کنترل می‌‌شوند. در واقع ایده‌ی جامعه کنترلی بسط جامعه انضباطی میشل فوکو است.

فوکو در کتاب مراقبت و تنبیه، برای توضیح جامعه انضباطی، ایده‌ی سراسربین (ponopticon) را مطرح کرده است. او این ایده را از جرمی بنتام فیلسوف انگلیسی گرفته است. طرح سراسربین بنتام بر تأثیر معماری در کنترل زندانیان استوار بود. بنتام با این طرح اصل رویت‌پذیری و وارسی‌ناپذیری قدرت را مطرح کرد. به عبارت بهتر قدرت می‌بیند ولی دیده نمی‌شود. و زندانیان می‌دانند درحال دیده‌شدن و مراقبت هستند اما نمی‌دانند این کار چه زمانی صورت می‌گیرد. بنابراین زندانی دست به کنترل درونی خویش می‌زند و قدرت به صورت خودکار اعمال می‌شود.

 

از نظر فوکو سراسربین، قدرت "ذهن بر ذهن" را امکان‌پذیر می‌کند. سراسربین، انضباط و مراقبت تعمیم‌یافته و گسترش‌یافته در سراسر جامعه است. ایده‌ی سراسربین مانند حضور خداوند حاضر و ناظری است که مومنان به واسطه‌ی حضور و نظارتش در تمام لحظات زندگی، گناه نمی‌کنند. این ایده در جهان مدرن با پیشرفت تکنولوژی و ساخت شهرهای هوشمند با گسترش مانیتورها، دوربین‌های مداربسته و سیستم‌های کنترل اینترنتی، به واقعیت نزدیک‌تر شده است.

 

دلوز موضوعاتی مانند، پزشک خانواده، کار در خانه به جای کارخانه، شکل‌های جدید آموزش و مجازات زندانیان را که نیازی به شبکه‌های حبسی ندارد، نمونه‌هایی حرکت به سوی جامعه کنترلی می‌داند.

 

پرسش این است که پس از کرونا به سوی چه جامعه‌ای حرکت خواهیم کرد؟ جامعه‌ای کنترلی یا جامعه‌ای که آزادی‌های بیشتری را برای افراد به ارمغان خواهد آورد؟ این سوال در جریان بحران مهم است و پاسخ‌های ما به آن نیز در شکل‌گیری جامعه آینده بی‌تاثیر نخواهد بود. اکنون نیز اشکالی از جامعه کنترلی را می‌بینیم. مثلا قرنطینه شکلی از آوردن بیمارستان به خانه است. آموزش در منزل، دورکاری کارمندان و نمونه‌های دیگر "در خانه ماندن" همه می‌توانند تمرین‌ها یا مانورهایی برای جامعه کنترلی باشند. همچنین کرونا باعث شده است نظارت بر خود و بدن خود با نظارت و پاییدن دیگری همراه شود. لذا دور از انتظار نخواهد بود که کرونا نظم‌های جدیدی بیافریند و نگرش‌های تازه‌ای به زندگی، بدن، خود و دیگری تولید کند.

 

پرسش دیگر این است که در جامعه کنترلی دولت چه نقشی دارد؟ آیا دولت آن دور دورها می‌ایستد و فرآیند‌ها را کنترل می‌کند؟ مثلا در جامعه کنترلی دولت نیازی ندارد آموزش عمومی یا درمان همگانی را گسترش دهد زیرا این موارد به حوزه خصوصی رانده می‌شود. خصوصی در دو معنا؛ یعنی هم بخش خصوصی و حوزه شخصی خود افراد. همچنین دولت در این جامعه به‌راحتی می‌تواند سوژه‌های رام و مولد را کنترل کند. بر این اساس کندوکاو در سویه‌های اجتماعی بیماری کرونا و تاثیر آن در شکل‌گیری جامعه آینده بسیار مهم خواهد بود.


 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی